فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

Righteous Kill

قتل شرافتمندانه (2008)

کارگردان : جان آونت

تورک(رابرت دنیرو) و روستر(آل پاچینو) دو پلیس و همکار قدیمی هستند..

تنها چیزی که ممکن است باعث ماندگاری فیلم شود سومین همکاری دو غول بزرگ دنیای بازیگریست.البته دو فیلم قبلی را از نظر کیفیت و ارزش سینمایی نمی توان با این فیلم مقایسه کرد اما در اولی که قسمت دوم پدرخوانده بود دنیرو و پاچینو هر دو نقش گانگستر را بر عهده داشتند در فیلم دوم یعنی مخمصه مایکل مان،یکی پلیس بود و دیگری گنگستر و اینجا هر دو پلیس هستند.(چرخش روزگارست دیگر)

برگ برنده ای که فیلمنامه برای خود در نظر گرفته برهم زدن تمام معادلاتیست که خود فیلمنامه در ذهن مخاطب ایجاد کرده؛در ابتدای فیلم می بینیم که رابرت دنیرو رو به دوربین به 14 قتلی که در لباس پلیس انجام داده اعتراف می کند اما در اواخر فیلم می بینیم این پاچینو بوده که قتلها را مرتکب شده اما دنیرو را روبروی دوربین مجبور کرده تا یادداشتهای خود پاچینو را بخواند.حالا منظور او از این کار چه بوده اصلاً فیلمنامه به آن توجهی نمی کند و فقط میخواسته تماشاگر را غافلگیر کند،در صورتی که این غافلگیری اصلاً ارزش ندارد(با توجه به بی اهمیت بودن همان اعتراف) از طرفی اگر دوباره و با آگاهی از اینکه اینها خاطرات روستر هستند نه خاطرات تورک،این اتفاقات را مرور کنیم منوجه یک سری گاف می شویم،مثلاً آن کشیش که به قتل رسید طبق تحقیق مشخص شده بود تورک در کودکی پیش او می رفته اما حالا چرا پاچینو ار او انتقام می گیرد مشخص نیست(بر فرض هم که روستر از ماجرای بین تورک و کشیش مطلع می بوده باید در فیلم به آن اشاره ای می شد) و از همه اینها مهمتر وقتی یادداشتها را از زبان تورک(دنیرو) می شنویم و با جزئیات شاهد هستیم که او آنها را انجام می دهد اما در پایان متوجه می شویم که او اصلاً سرصحنه هم حاضر نبوده و آنها را از روی یادداشتهای روستر می خواند،جریان بیشتر به یک جور سرکاری شبیه است تا ترفند فیلمنامه نویسی..

ارزش گذاری فیلم:

لینک فیلم در IMDB

نظرات 3 + ارسال نظر
حسام چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:31 ق.ظ http://hessamm.blogsky.com

نمی دونم چرا این فیلم خوب درنیومده. به نظر میاد همه عواملی که باعث موفقیتش می شدن در اختیارشون بوده. از فیلمنامه گرفته تا بازیگر و امکانات. ولی فیلم خوبی نیست.

به قول آقای حاتمی کیا از یه فیلم بد بیشتر می شه یاد گرفت تا از یه فیلم خوب!

به نظر من که فیلمنامش ایراد داره به همون دلیلی که گفتم،همون برگ برنده ای که پایه و اساسش پوچه..

حسام چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:36 ب.ظ http://hessamm.blogsky.com

خط اصلی فیلمنامه بد نیست. شاید باید پرداخت بهتری روش انجام می گرفت. طوری که اون غافلگیری پایان فیلم به شکل بهتری اجرا می شد.

نظریه ای هست در سینما که معتقده تمام امتیاز یک فیلم به فیلمنامه اش برمی گرده. اگر فیلمنامه خوب باشه دیگه مهم نیست کی بازی کنه و چطور ساخته بشه. معمولا از یک فیلمنامه خوب فیلم خوبی ساخته می شه. اما اگر فیلمنامه بد باشه یا ایراد داشته باشه، هیچ کسی نمی تونه بهش کمک کنه.

با کلیت نظرت موافقم اما برای اون مورد که اگه فیلمنامه خوب باشه دیگه مهم نیست چطور ساخته بشه که 100 درصد مخالفم و صدها مثال داریم که قوت و ماندگاری یک فیلم به خاطر مسائلی نظیر بازیگری، فیلمبرداری، تدوین،موسیقی و در کل کارگردانیه.
اما خوب 99 درصد فیلمهای سینمای جهان تو موارد بالا به یک استاندارد کلیشه شده و ثابت رسیدن که خوبی و بدیشون رو فیلمنامه مشخص می کنه.

حسام پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:53 ب.ظ http://hessamm.blogsky.com

سلام. چون ممکنه فرصت نکنم دیگه بیام اینترنت از حالا سال نو رو تبریک می گم. امیدوارم سال خیلی خوبی داشته باشی پر از شادی و سلامتی و عشق.

عیدت مبارک.

ممنون،سال نو شما هم مبارک
من هم بهترینها رو براتون آرزو می کنم..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد