فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

Nineteen Eighty Four

۱۹۸۴ (محصول ۱۹۸۴)

کارگردان : مایکل رادفورد

1984 بدون شک از بزرگترین رمان های قران بیستم است.جرج اورول در زندگی کوتاهش دو رمان بسیار مهم نوشت که دیگری قلعه حیوانات نام دارد.

1984 رمانی سیاسی و تخیلی است.اورول کتاب را در سال 1948 نوشته و با رویکردی تخیلی جهان در سال 1984 را در داستانش ترسیم میکند(سال 84 را با وارونه کردن 48،سال نوشتن کتاب به دست آورده) : مرزبندی کشورها از بین رفته و دنیا به سه سرزمین بزرگتر تبدیل شده که مدام با یکدیگر در حال جنگ هستند.حریم خصوصی انسانها نه تنها از بین رفته بلکه انسانها تبدیل به برده های حکومت شده اند.شما همیشه حتی در منزل با دوربینهایی تحت نظر هستید.یک صفحه بزرگ نمایش همیشه و در همه جا وجود دارد که بیانیه ها و اخبار و دستورات را به شما اعلام میکند.چیزی به نام عشق و رابطه ای که شما دوست داشته باشید وجود ندارد.فقط در شرایط خاص و با انتخاب سیستم حاکم رابطه هایی میتواند وجود داشته باشد که مطلقا در آنها هیچ لذتی وجود ندارد و تنها هدف آن زاد و ولد برای تقویت سیستم حاکم میباشد.قلم و کاغذ قاچاق است و ...

در این سیستم اکثر انسانها به طرز وحشتناک و حیرت آوری شستشوی مغزی شده اند و شخصیت اصلی داستان و فیلم(وینستون،با بازی جان هرت) از معدود کسانی است که هنوز فکر و روحش را تسلیم سیستم نکرده و به دنبال راه چاره ای میگردد.

در ابتدا بگویم که اگر این فیلم را دیده اید یا ندیده اید به هر حال خواندن رمان1984 را از دست ندهید و مطمئن باشید پس از آن تغییر بزرگی در نگرش شما به جامعه،حکومت و سیاست به وجود خواهد آمد.برای من که اینطور بود و مقایسه سیستم حاکم در 1984 و سیستم فعلی جالب و حیرت آور بود.

از ابتدا به نتیجه اقتباس سینمایی این اثر شک داشتم.رمان 1984 به نظر من از دو بخش تشکیل شده،یکی داستان زندگی وینستون و دیگری توضیحات نویسنده درباره نظام های حاکم بر دنیا و توضیحاتی که بعدها وینستون در کتاب گلدستین میخواند.که خوب به تصویر در آوردن این توضیحات چندان عملی نیست و فقط گاهی کارگردان مجبور میشود از زبان وینستون صفحاتی از کتاب گلدستین را بخواند که به نظر من اصلا کافی نیست و  اگر هم بیشتر از این میخواند ممکن بود برای مخاطب عام تر خسته کننده باشد و در هر صورت ریتم فیلم هم آسیب میدید.

به هر حال با فیلم خوبی روبرو هستیم اما فیلم نتوانسته از زیر سایه رمان خود را بیرون بکشد و مفاهیم موجود در فیلم به هیچ وجه نتوانسته به عمق معانی  کتاب نزدیک شود و به هیچ وجه جای خواندن کتاب را نمیگیرد.

یاد نقل قولی از جعفر مدرس صادقی(نویسنده رمان گاو خونی) افتادم که گفته بود اقتباس سینمایی از داستانهایش برای او هیچ ارزشی ندارد غیر اینکه عده ای را تشویق به خواندن اصل کتاب بکند.

اینجا هم به نظر من این اتفاق افتاده و دیدن فیلم میتواند مقدمه ای برای خواندن 1984 باشد.

- فیلم نه تنها در سال 1984 (همزمان با عنوان کتاب) ساخته شده،بلکه تاریخ های دیگر هم مطابقت دارد.مثلا جایی که وینستون در یادداشت هایش مینویسد 4 ژوئن،سکانس مربوط در همان تاریخ گرفته شده.محل فیلمبرداری هم در اطراف لندن و مطابق با کتاب است.

- فیلم تقدیم شده به ریچارد برتون،بازیگر نقش ابرین که پس از بازی در این فیلم،در سال 1984 فوت کرد.او 7 بار نامزد جایزه اسکار شد ولی هرگز برنده این جایزه نشد.

- جان هرت بازیگر نقش اصلی فیلم (وینستون)را اگر نمیشناسید فیلم "مرد فیل نما" اثر دیوید لینچ را به یاد بیاورید.جان هرت آنجا نقش مرد فیل نما را بازی میکرد که نامزد اسکار هم شد.

ارزشگذاری فیلم :

ریچارد برتون در IMDB

جان هرت در IMDB

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد