فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

آواز گنجشک ها

آواز گنجشک ها(1386)

کارگردان : مجید مجیدی

اصلا انتظارشو نداشتم از این فیلم(با اون همه جایزه) خوشم نیاد اما خوب این طور شد.

فیلم نکات مثبت زیاد شد : موسیقی زیبای حسین علیزاده که البته بعضی جاها کمی خودش رو به رخ میکشید;میزانسن های زیبا مثل نمایی که از بالا کریم رو میبینیم که در لباس شترمرغ از این طرف به اون طرف میره;همراه با فیلمبرداری های خوب و چشنم نواز  که حتی  در موتورسواری کریم در خیابان های شلوغ شهر هم خودش رو نشون میده.

اما خوب داستان تکه تکه و سر در گم فیلم که گاهی انگار قصد نتیجه گیریهای اخلاقی سطحی داشت به نظرم در خور این همه تدارکات و عوامل فنی خوب برای این فیلم نبود.

به هنگام فرار شترمرغ مگه کریم تنها مقصر و تنها نگهبان یا کارگر اونجا بود که همون اول خودش گفت بدبخت شدم دو میلیون تومن پولش بود و بعد هم تنها کریم از کار اخراج شد..؟

ناشنوا بودن دختر و سعی کریم برای خرید سمعک و گفتگوهای دیگه  درباره  موضوع سمعک تنها هدفش نشون دادن بدبختی و تنگ دستی کریم بود یا هدف و کارکرد دیگه ای داشته..؟اگه فقط همون بوده که احتیاجی هم بهش نبود و وضعیت زندگی کریم روشن بود.

آیا منطقیه که در تهران با اون همه گدا ومعتاد که دنبال آت آشغال میگردن کریم از روستا پاشه بیاد اول با موتور چند سرویس کار کنه آخرش هم اونقدر وسایل با خودش جمع کنه و ببره که یه کوه ازش ساخته بشه که سرش خراب شه..؟!

پیامهای اخلاقی فیلم واقعا از این بیشتر میتونست رو باشه؟ -کریم دلش نمیاد 500تومنی رو به دخترک که واسه چشم نخوردنش اسپند دود کرده بده و بلا سرش میاد. - کریم 1000 تومن پول اضافی که مسافر اشتباهی داده بود رو اول جدا میذاره تا خرج نکنه بعد باهاش گوجه سبز میخره اما گوجه سبز های اضافه بر پول حلال!! از پلاستیک سوراخ بیرون میریزن و میرن تو جوی آب اما حلال هاش به دست زن و بچش میرسه - کریم که دلش نیومده بوده از وسایل جمع کرده به مردم بده و اون در آبی رو برمیگردونه آخرش اون وسایل به طرز عجیب غریبی(که انگار زیر آوار زلزله بره) سرش خراب میشن..

داستان زندگی کریم هم از این شاخه به اون شاخه میپره و غیر از تنگدستی کریم موضوع مشخصی دنبال نمیشه و در انتها هم سکانس پایانی فیلم برای من اصلا قابل فهم نبود و فکر کنم اون شترمرغ انتهای فیلم که میرقصیده نر بوده(نمایش دادن و رقص نر برای جذب ماده که تقریبا در تمام پرنده ها وجود داره)و ربطی به شترمرغ ماده که گمشده بوده و باعث اتفاقات دیگه برای کریم میشه نداره(جالبه شترمرغ به اون بزرگی گم میشه و هیچ کس نمیتونه پیداش کنه اما تخماش  رو این طرف اون طرف به راحتی هر روز پیدا میکنن!)

ارزشگذاری فیلم :


نظرات 2 + ارسال نظر
حسام دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:19 ق.ظ http://hessamm.blogsky.com

من کلا از فیلم های مجیدی زیاد خوشم نمیاد. با سبک ساختاریش و شکل بازیهاش مشکل دارم.

---

راستی یه سوال؟ چرا اسم وبلاگت درست شبیه وبلاگ دیگه ای هست که نقد فیلم می نویسه؟ (لینکش هم با تغییر نام گذاشتی اینجا) اتفاقیه یا کپی برداری؟!

این تشابه اسم اتفاقی بود که صاحب اون وبلاگ توی یکی از کامنت ها ما رو از این تشابه باخبر کرد!

صابر سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:44 ق.ظ http://rahnoma.blogsky.com/

سلام دوست عزیز....خسته نباشید.

من معتقدم فیلم اواز گنچشگ ها انقدرها هم بد نبود........ تصویرگر شیوه زندگی روزانه ما برخی از مردم اما به شیوه جدید بود که جاهای خالی فراموش کاری ما رو دوباره پر میکرد.

خب هر فیلم تاثیر خاصی بر افراد دارد.....

من هم نگفتم خیلی بد بوده.
فیلم متوسطی بوده که شایستگی این همه جایزه و همچنین نمایندگی ایران برای اسکار رو نداشته..
و البته نکات مثبت زیادی هم داره مخصوصا نماهای زیبا و قاب بندی های فوق العاده..
ممنون از نظرتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد