Lights In The Dusk
نویسنده و کارگردان: آکی کوریسماکی
محصول 2006 ، فنلاند ، 78 دقیقه
یک مامور امنیتی شیفت شب که به تنهایی زندگی می کند با زنی آشنا می شود ، زن از سوی یک باند تبهکار مامور است تا با نزدیک شدن به این مرد امکان سرقت از محل نگهبانی او را فراهم کند ..
این سومین فیلمی بود که از کوریسماکی دیدم و باید بگویم 2 امتیاز اصلی در فیلمهایش وجود دارد که من خیلی به آنها علاقه مندم یکی این که فیلمها کم دیالوگ هستند(که اوج آن در دختر کارخانه کبریت سازی است که به ندرت دیالوگی می شنویم) و امتیاز دیگر مدت زمان نسبتا کوتاه آنهاست که معمولا 70 ، 80 دقیقه بیشتر نیستند.خود کوریسماکی اعتقاد داشته که یک فیلم نباید بیشتر از 90 دقیقه باشد ..
از مشخصه های دیگر فیلمهای کوریسماکی استفاده زیاد از موسیقی و آواز به صورت اجرای زنده در فیلم است که این علاقه زیاد او به موسیقی فرصت مناسبی به وجود می آورد تا در خلال ماجرای فیلم یک ویدیوی بسیار زیبا هم ببینیم و تاثیر عجیبی از آن در حال و هوای اتفاقات فیلم حس کنیم.بهترین نمونه آن شاید در همین فیلم باشد مرد نگهبان و زن فریبکار به یک کنسرت زیرزمینی می روند و خواننده راک در تصاویر و کادرهایی به غایت زیبا گیتار می نوازد و می خواند ( سیگار روشنی که ذر دسته گیتار او جا گرفته و به آرامی می سوزد و دود آن با تکان های نوازنده و گیتار در هوا به این سو و آن سو می رود زیبایی بصری عجیبی خلق کرده)
از نکات جالب فیلم بود جایی بود که مرد نگهبان تنها در خانه اش مشغول آماده کردن چیزی برای خوردن است و تلویزیون هم یک برنامه مستند درباره عقرب ها دارد پخش می کند که البته هیچ تصویری از آن مستند نداریم و دوربین فقط مرد را تعقیب می کند در حالی که می شنویم : عقرب هنگامی که هوا خوب و آفتابی است از لانه اش خارج نمی شود اما وقتی اوضاع جوی خراب شود و باران بیاید از خانه تنگ و تاریکش خارج می شود و بعد درباره سمی بودن این حیوان صحبت می کند .. انگار که فیلم می گوید این مرد نگهبان که اینقدر ساکت است و فعلا در خانه اش آرام نشسته با به هم ریختن اوضاع خطرناک می شود.این آماده سازی ذهنی وقتی با خیانت های مکرر زن همراه می شود یک تعلیق هیچکاکی به وجود می آورد؛ انگار که با یک بمب ساعتی روبرو هستیم که هر لحظه احتمال انفجارش وجود دارد.
اما فیلم جریان عجیبی را در پیش می گیرد مرد انگار خود خواسته و آگاه تسلیم اتفاقات و خیانت ها می شود و در پایان به طرز عجیبی تصمیم به ریختن زهر خود می کند در حالی که به راحتی از پا در می آید.پایان فیلم ارتباط تصویری مشخصی با آغاز آن دارد فیلم با تصاویری از مرد نگهبان در کنار تجهیزات بزرگ شروع می شود و در پایان هم بدن نیمه جان او را در حالی که ماشینی غول پیکر بر بالای سرش ایستاده می بینیم ..
- فیلم قرار بوده به عنوان نماینده فنلاند به آکادمی اسکار برای بخش بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان معرفی شود که این موضوع با مخالفت کوریسماکی روبرو می شود.
- او به خاطر یک مصاحبه بسیار مورد توجه قرار گرفت؛کوریسماکی در آن مصاحبه گفته بود نیمی از فیلمهایش را در حالت هوشیاری و نیمی از آنها را در حالت مستی کارگردانی می کند و هنوز هم کسی پیدا نشده که بتواند این بخش ها را از هم جدا کند ..
- نامزد دریافت نخل طلای کن (2006)
ارزشگذاری فیلم :
راست میگی. زمان اکثر فیلم های کوریسماکی کمتر از ۹۰ دقیقه اس که این موضوع برای من هم یه امتیاز محسوب می شه. بعضی وقتا که می خوام فیلم ببینم تنها معیارم زمانشه. خیلی وقتا حوصله فیلم های دو ساعت و نیمه مثلا کلینت ایستوود رو ندارم و ترجیح می دم با یه اثر جمع و جور سر حال بیام.
این فیلم کوریسماکی رو دارم، اما هنوز ندیدم .
پس تا اون موقع :
زنده باد آکی کوریسماکی .
همچنان ارادتمند : ناجور
به شما و میثم که فیلم رو ندیدین توصیه می کنم زودتر ببینین ..
سلام
این هم باید جالب باشه
کارگردانی در حالت مستی یک طرف این که کسی نمی تونه تشخیص بده دیگه آخر تیکه است (به قول جوانان!)