Bedeviiled

 نام فیلم: شیطان زده (Bedeviiled )

بازیگران: یئونگ هی سئو – سئونگ وون جی

نویسنده: کوانگ یونگ چوی

کارگردان: یانگ چول سو

115 دقیقه؛ محصول کشور کره جنوبی؛ ژانر جنایی، درام، هارور؛ سال 2010

 

                                                      یک زن خوشبخت


خلاصه داستان: "هائه وون" از شهر، به جزیره ی دوران بچگی اش می رود که دوست قدیمی اش، "بوک نام" با همسر و فرزندش در آن زندگی می کند. "بوک نام" به شدت زیر سلطه ی همسرش است و مرد هر بلایی بخواهد سر او می آورد و کسی هم حرفی نمی زند تا اینکه "بوک نام" وقتی می فهمد مرد هر روز به دختر کوچکش که از شوهر قبلی اش داشته، تجاوز  می کند، همه ی اهالی آن جزیره از جمله مرد را قتل عام می کند ...

 

یادداشت: معلوم نیست چندهزار لیتر خون مصنوعی برای این فیلم استفاده کرده اند! انصافاً هم صحنه هایی که در آن افراد جزیره به دست "بوک نام" کشته می شوند، خیلی تاثیرگذار و تکان دهنده از آب درآمده است. کلاً از آن    فیلم هایی ست که می خواهد راه بر تعابیر و تفاسیر باز بگذارد؛ جزیره ای که مردان هرگونه ظلمی در حق زنان روا می دارند و زنان پیر روستا هم به آن ها حق می دهند و اعتقاد دارند: (( یه زن وقتی خوشخبته که مثه یه فاحشه باهاش رفتار بشه. )) و نکته جالب اینجاست که کل جمعیت زنان و مردان این جزیره، شش یا هفت نفر است. در این جامعه مرد سالار است که "بوک نام" مثل یک برده برای مردش کار می کند و لب هم باز نمی کند و ورود دوست قدیمی اش، میل او به رفتن را از آن مکان منحوس دوباره زنده می کند. تا اینجا با ایده ی خوبی طرفیم ولی  نمی دانم داستانی که در ابتدا و انتهای فیلم درباره ی زندگی شهری "هائه وون" گفته می شود چه ربطی به کل کار دارد؟ این قسمت آنقدر اضافه و تحمیلی به نظر می رسد که نمی توانیم به میانه ی فیلم که در جزیره می گذرد، ربطش بدهیم. مثلاً در قسمت ابتدایی فیلم می بینیم که "هائه وون" به کسی کمک نمی کند. به پیرزنی که به محل کار او آمده تا مشکلش را بگوید، گوش نمی دهد و حتی با بی احترامی با او صحبت می کند. یا مثلاً می ترسد از اینکه قاتل آن دختر خیابانی را با آنکه به طور اتفاقی قاتل را به چشم دیده، معرفی کند. در قسمت پایانی هم   می بینیم که مثلاً تغییر می کند و می رود تا قاتل را به پلیس نشان دهد و فیلم نامه نویس فکر می کند شخصیتی خلق کرده و تغییری در او بوجود آورده در صورتیکه اصلاً اینگونه نمی شود. خیلی مشکل است که بخواهیم بین تغییر شخصیتی "بوک نام" و "هائه وون" در طول درام داستان، ارتباطی بوجود بیاوریم. فیلم می توانست خیلی بهتر و جمع و جورتر و جذاب تر باشد که در سایه ی خون ریزی بیخودی، مخصوصاً در سکانس پاسگاه پلیس که "بوک نام"، یک پلیس را می کشد و دنبال "هائه وون" می گذارد، باعث می شود کمی از اندیشمندانه بودن ایده ی اولیه اثر کم کند و آن را به اسلشر مووی تبدیل نماید. البته پیشنهاد می کنم به خاطر آن صحنه های تکان دهنده ی قتل عام مردم آن جزیزه هم که شده، فیلم را پیدا کنید و ببینید. حسابی اذیتتان خواهد کرد!

  

ارزشگذاری فیلم: 

لینک فیلم در IMDB