فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

Nights of Cabiria

شبهای کابیریا(1957)

نویسنده(مشترک) و کارگردان: فدریکو فلینی

کابیریا زنی خیابانیست که به تنهایی زندگی می کند،او خسته از زندگی گذشته اش،چشم به راه یک معجزه است..

1- مدتی بود که جاده را یک اتفاق در سینمای فلینی می دانستم و فیلمهایی همچون هشت و نیم و شهر زنان یا کشتیها به راهشان ادامه خواهند داد چندان باب میل و مطابق سلیقه من نبود اما در همکاری دیگری از فلینی و همسرش با یک اثر فوق العاده برخورد کردم، شاهکاری که می تواند بهترین مثال برای یک سینمای دینی یا معناگرا باشد.

2- یکی از پر اضطرابترین سکانسهای سینمایی را در این فیلم می توان دید؛کابیریا پس از تردید فراوان همه چیزش را می فروشد و مومن به معجزه به دیدار مرد عاشق می رود،اینجاست که تماشاگر به جای چهره عاشق و چشمهای مشتاق مرد،او را با سیگاری بر لب و عینکی سیاه بر چشم می بیند..

3- پایان فیلم به راستی برازنده یک شاهکار است،کابیریا مانند مرد فلج -که امیدوار به وقوع معجزه با رها کردن عصاهایش سقوط کرد- مدتی بر روی زمین افتاده است اما با فرا رسیدن شب بر می خیزد و قدم زنان در حلقه نوازندگان قرار می گیرد.. او بهای معجزه را پرداخته است این را از لبخند و چشمان کابیریا می توان فهمید..

- مریم مقدس کمکم کن زندگیمو تغییر بدم، لطف و بخشایشت رو نصیب من کن..

ارزشگذاری فیلم:

Repo Men

مردان رپو (2010)

کارگردان: میگوئل ساپوچنیک

رمی(جود لاو) یکی از مامورین رپو است.رپو شرکتیست که اعضای بدن را به صورت هوشمند به متقاضیان می دهد و برای پرداخت اقساط سنگین آن ضمانتنامه ای می گیرد تا در صورت لزوم مامورینی همچون رمی اجازه داشته باشند به شکلی خشن اعضای داخلی را از بدن دریافت کنندگان خارج کنند..

فیلم ایده خوبی دارد،ایده ای که به خوبی می تواند نظام سرمایه داری و انسانهای بی روح جامعه مدرن را نشانه بگیرد.

آنچه بیش از همه در فیلم نمایان است خشونت عجیب و بی حد و حصر آن است که به جز خشونت صحنه های مبارزه رمی و زن در برابر نیروهای رپو(در آن راهروی باریک) که پرداخت خوب و منحصر به فردی دارد باقی صحنه ها فقط عذاب آورند..

ارزش گذاری فیلم:

لینک فیلم در IMDB

منتخبین دومین سال وبلاگ

دو سال از تولد این وبلاگ میگذره،وبلاگی که درسته چندان غنی و ارزشمند نیست اما برای من تبدیل به آلبوم خاطراتی شده از تمامی فیلمهایی که می بینم.

اولین مطلب وبلاگ رو دو سال پیش وقتی که چند هفته ای بود سربازی رو تموم کردم و در شهر خودم شیروان نوشتم.سال گذشته در چنین روزی در نوشهر مشغول کار و زندگی بودم و حالا هم در ماهشهر.سال بعد رو خدا میدونه قراره کجا باشم اما دوست دارم هر سال در سالگرد تولد این وبلاگ، منتخبین و بهترینهای یک سال فیلم دیدنم رو نام ببرم.یه جورایی "با نام لیلی عشق بازی می کنم.."

بهترین فیلم:ماتریکس نامزدها:مخمل آبی،سخنرانی پادشاه،سانست بولوار،جاده،               آنی هال،بعضیها داغشو دوست دارن

بهترین فیلم ایرانی:تهران انار ندارد؛ نامزدها : باشو غریبه کوچک، جدایی نادر از سیمین ،کندو،اینجا بدون من،کندو،تنها دوبار زندگی می کنیم،گوزنها

بهترین فیلم انیمیشن: مری و مکس - مگا مایند ؛ نامزدها : من نفرت انگیز،پارک جنوبی

بهترین کارگردانی:سرگیجه نامزدها: دونده ماراتن،پی،قلمرو حیوانات، پیغام رسان(مسنجر) ،شهر،نشانی از شر

بهترین فیلمنامه:سانست بولوار نامزدها: ماتریکس،صداها،جذابیت پنهان بورژاوزی،آنی هال، رزارغوانی قاهره،بل د ژور،پول را بردار و فرار کن

بهترین بازیها : سخنرانی پادشاه،دونده ماراتن،جاده،دایی جان ناپلئون،آلیس دیگر اینجا زندگی نمی کند،جدایی نادر از سیمین

بهتربن موسیقی : مخمل آبی،کابوی نیمه شب،قیصر

..

این بار از انتخاب چنین سنتی برای سالگرد وبلاگ پشیمان شدم،نگاه کردن به لیست بیش از 160 فیلمی که طی یک سال دیدم (و اکثر آنها هم آثار ارزشمندی هستند)و توجه به اینکه مدت زیادی از تماشای بعضیهایشان گذشته،کار انتخاب را –هر چند سلیقه ای هم باشد- خیلی سخت میکند..

سوته دلان

سوته دلان (1356)

نویسنده و کارگردان: علی حاتمی

آخرین فیلم از سال دوم وبلاگ رو در شب یلدا دیدم اون هم فیلمی که مدتها منتظر فرصتی برای تماشای دوبارش بودم.حکایت مجید ظروفچی جوبچی که خداش با عاشقیت نرو نیست رو نمیشه ارزشگذاری کرد..

- (مجید) :چرا زدی آتش به دل بی قرار من مریم جان،یار خوشگلم مریم جان .. تصنیفای جدید یه قرونه،تصنیفای جدید یه قرونه

- (داداش حبیب) : مجید!

- مجید کدوم سگ پدریه؟ من جیم جنگلیم؛دختره رو طایفه اجوج مجوجا از دستم در آوردن،تو آخرین شب فرار تارزان،نامسلمونا دختره رو انداختن جلوی سوسمارا،سوسماره یه پای دختره رو خورد؛ من بودم و کینگ کنگ،رییس دزده رو خونه خراب کردیم. داداشم مرد آهنیه،میشناسیش؟ داداش حبیبو میگم،اگه داداشم بود دختره رو از دستشون در می آوردیم،هه،دنیای باقالی به چمبره دیگه. یه نامسلمون نیست دست من علیلو بگیره بگه چته؟،ببره امامزاده داوود حالمو خوش کنه..

آتشکار

آتشکار (1386)

نویسنده و کارگردان: محسن امیریوسفی

یک کارگر آتشکار در انجام دادن یا ندادن عمل وازکتومی مردد است از طرفی همسرش از او می خواهد عمل کند و از طرفی روح پدرش او را تهدید به نفرین می کند..

 

ارزشگذاری فیلم:

South Park: Bigger Longer & Uncut

پارک جنوبی (1999)

نویسنده(مشترک) و کارگردان: تری پارکر

بچه های مدرسه به تماشای یک فیلم درجه R می روند و کلماتی را که نباید یاد می گرفتند در مدرسه به کار می برند..

اگر بجای 5 ستاره کامل، از ارزشگذاری این انیمیشن شاهکار نیم ستاره کم می کنم فقط به خاطر خیلی R  بودن آن است!! ؛حس متضادی که از فضای انیمیشن و کاراکترهای کودکان(آن هم با طراحی های خاص و بسیار زیبا) در تقابل با شوخی های جنسی بسیار رک و بی پرده فیلم به وجود می آید برایم شوک آور و گاه ناخوشایند بود به خصوص صحنه ای که صدام با شوخی و نمایشش شیطان را از تختخواب فراری می دهد در نوع خود بی نظیر است..

با این وجود آنقدر اثر هوشمندانه،طنز و فوق العاده ای بود که باید به سراغ دانلود اپیزودهای سریالش بروم.

تماشای این فیلم رو از دست ندهید،مطمئناً تجربه ای منحصر به فرد خواهید داشت..

این هم نمایی از یکی از ترانه های فیلم که کودک 7،8 ساله به زیبایی اجرا می کند و البته بی خبر از اینکه مادر کیلی بالای سر او به تماشا ایستاده..

I really mean it # Kyle’s mom  # she’s a big fat fucking bitch ..#

ارزشگذاری فیلم:

لینک فیلم در IMDB

داش آکل

داش آکل (1350)

نویسنده و کارگردان: مسعود کیمیایی ؛ بر اساس داستانی از صادق هدایت

 

- خدایا، عشق مرجان رو از من بگیر..

ارزشگذاری فیلم:

Loss

فقدان (2008)

کارگردان : ماریس مارتینسون

محصول لیتوانی ؛ 96 دقیقه

تکه هایی از زندگی 6شخصیت که به خاطر حادثه ای در سالها پیش به هم مرتبطند..

ارزشگذاری فیلم:

لینک فیلم در IMDB

کندو

کندو (1354)

نویسنده و کارگردان: فریدون گله

- اینجاست ،اینجا آخریه. همه اینجان ،بستنی فروشه ،بچه های کوچه سرخپوستا ،شیش سر نون خور این بی نون..

 ارزشگذاری فیلم:

Midnight Cowboy

کابوی نیمه شب (1969)

کارگردان: جان شلزینگر

جو باک(جان وویت) جوان کم تجربه و خوشتیپی است که با آرزوهایی واهی راهی نیویورک می شود،جو در نیویورک با مرد بیمار و آشفته ای به نام راتسو(داستین هافمن) که آرزوی رفتن به سواحل فلوریدا را دارد آشنا می شود..

اصلا انتظار تماشای چنین فیلم مستقل و خاصی را نداشتم.انگار حال و هوای فیلم متعلق به همین سالهای اخیر است..صحنه های بسیاری که ترکیبی از خاطرات،انتظارات و آشفتگیهای ذهنیست فیلم را به تجربه ای منحصر به فرد تبدیل می کند.فیلم در به تصویر کشیدن ذهن جو باک آنقدر صریح عمل می کند که انگار پرده از تخیلات پنهان ذهن تماشاگر برمی دارد..

فیلم موسیقی و ترانه های خوبی دارد و غیر از ترانه بسیار زیبای آن که در طول فیلم تبدیل به موتیف می شود نوای سحرانگیز ساز دهنی در فیلم تبدیل به خاطره ای ماندنی می شود..

     

ارزشگذاری فیلم:

لینک فیلم در IMDB