فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

Sunset Blvd

سانست بولوار (1950)

نویسنده(مشترک) و کارگردان : بیلی وایلدر

جو گیلز(ویلیام هولدن) فیلمنامه نویس درجه چندمیست که به علت نفروش بودن نوشته هایش بدهکار است،او که از دست طلبکارانش فراریست به طور اتفاقی با نورما دزموند(گلوریا سوانسون) ستاره سابق سینمای صامت آشنا می شود؛نورما دزموند فیلمنامه مهملی نوشته و در آرزوی بازگشت به پرده سینماست او جو گیلز را برای سر و سامان دادن به فیلمنامه اش استخدام می کند..

امتیاز بزرگ فیلمهای بیلی وایلدر داشتن فیلمنامه های بسیار قوی و غنی است،فیلمنامه هایی که مو لای درزشان نمی رود و کوچکترین ایرادی(هر چند با سختگیری) به منطق داستان و علت وقایع و کنشها و واکنشها و خلاصه هیچ چیز نمی توان گرفت.حتی در هم آمیختن چند داستان آنقدر محکم است که نمونه اش را کمتر می توان یافت.داستان فیلمنامه نویس مقروضی که زنی ثروتمند عاشق او می شود اما او دلش جای دیگر است و بن مایه این داستان می تواند انتخاب بین ثروت و عشق(عشقی توامان به دختر و فیلمنامه نویسی)باشد.از طرفی داستان هنرمند به آخر خط رسیده ای که در تلاش برای بازگشت به روزهای باوقار و رویایی گذشته اش و امید واهی بستن به آن روزها عقل خویش را می بازد.

در ادامه نکته قبل جالب است اشاره کنیم که در ابتدای فیلم با انتخاب شیوه عجیب روایت شاهدیم که فیلمنامه نویس داستان ما در استخر به قتل رسیده است و انگار روح او داستان را برایمان تریف می کند.تا اواخر فیلم مدام در این فکر بودم که چرا پایان داستان اینقدر واضح بیان شده و فیلمساز از ابتدا سرنوشت قهرمانش را رو کرده اما وقتی به صحنه قتل جو گیلز می رسیم تازه متوجه می شویم داستان اصلی داستان نورماست نه جو. اوج دیوانگی و روان پریشی نورما دزموند و یا بهتر است بگوییم اوج غرق شدن و حل شدن او در هنر سینما و نقش هایش تازه  اینجا بعد از قتل جو گیلز است؛ سکانس شاهکار پایانی که نورما از پله ها پایین می آید قابل وصف نیست..

- نورما : شنیدی چی گفت؟ من یک ستاره ام.

- جو : سر عقل بیا،تو پنجاه سالته.پنجاه ساله بودن اشکالی نداره مگر اینکه اصرار داشته باشی بیست و پنج ساله باشی..


- در سکانسی که نورما دزموند با هنرپیشگان قدیمی سینمای صامت بریج بازی می کند می توان باستر کیتون بزرگ را دید که فقط دو بار در طی چند ثانیه می گوید پاس

- تمامی عکسهای موجود بر روی در و دیوار خانه متعلق به جوانیهای خود گلوریا سوانسون است.

ارزشگذاری فیلم:

لینک فیلم در IMDB

نظرات 4 + ارسال نظر
محسن سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:01 ق.ظ http://www.mohonar.blogfa.com

من فیلم را ندیدم ولی فیلمهای دیگر بیلی وایلدر را دیدم خوشم نیامد مثلا بازداشت گاه شماره 17 تقلیدی از فیلم ساختمان شماره 17 هیچکاک بود یا فیلم ایرما خوشگله یک فیلمفارسی اروپایی بود یا همین فیلم آخرش بادی بادی مزخرف بود .
با این نمره ای که به فیلم دادی واجب شد فیلم را ببینم .

دایناسور سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:07 ق.ظ http://1dinosaur.persianblog.ir

سلام
به به چه فیلمی دیدی! خیلی عالیه.
من 4 تا ستاره میدم.
راستی درباره جدایی نوشتم . تشریف بیارید نظر بدید!

جزیره در کهکشان سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:12 ق.ظ http://jazirehdarkahkeshan.persianblog.ir/

سلام جانا
وای من این فیلم رو در بچگی...در خیلی بچگی دیدم ...همراه خاله ی فرهیخته ام ...در ان زمان وی- اچ -اس بود و دقیقا لحظاتی که ازش یاد کردی به شدت یادم مانده ... ممنون از پستت .




میس شانزه لیزه

سلام،خواهش می کنم
خوش به حالت که خاله فرهیخته داشتی

جزیره در کهکشان سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:09 ق.ظ http://jazirehdarkahkeshan.persianblog.ir/

راستی جانا اسم فیلم هست (مانولت ) . پیدا شد به من هم بده . (Manolete

اون هم چشم..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد