فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

تهران من،حراج

تهران من،حراج (2009)

نویسنده و کارگردان : گراناز موسوی

مرضیه طراح لباس و بازیگر تئاتر با پسری به نام سامان که سیتیزن استرالیاست آشنا می شود،سامان قصد دارد مرضیه را با خود به استرالیا ببرد..

گراناز موسوی در اولین فیلم خود نشان می دهد کارگردان و نویسنده خوش قرحه ایست به شرطی که زیاد به دنبال زدن حرف خاصی نباشد،زیاد نخواهد شرایط اجتماعی و سیاسی را مد نظر قرار دهد و زیاد شعار ندهد؛همین.ضعیفترین قسمتهای فیلم مربوط به سکانسهایی مانند ریختن لباس شخصیها و یا صحنه شلاق خوردن مجرمین می باشد.

فیلم تا قسمتی که سامان مرضیه را ترک می کند مدام در اوج و فرود(به لحاظ نقص و تو ذوق زدن) است(اصلاً نحوه آشنایی سامان و مرضیه با توجه به شخصیت و سطح فکری مرضیه جای سوال دارد) اما پس از آن و با حذف شدن سامان و تمرکز بیشتر بر تنهایی و به آخر خط رسیدن مرضیه، مجال بهتری برای ارائه تصویرها و موقعیتهای زیبا پدید می آید.

نکته مثبت دیگر فیلم و یا بهتر است بگوییم فیلمساز سلیقه موسیقیایی اوست،غیر از ترانه های زیبای محسن عزیز که زینت بخش تصاویر فیلم است،قسمتهایی از ترانه بسیار زیبای"امشب" با حضور خواننده اش میرزا در آن کنسرت زیرزمینی نقطه اوجی برای موقعیت شناسی فیلمساز است،به خصوص نوای حزن انگیز هارمونیکا در این آهنگ و مضمون قریبش با حال و روز مرضیه؛تا صبح بیدار است..

ارزشگذاری فیلم:

لینک فیلم در IMDB

نظرات 7 + ارسال نظر
محسن سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:07 ق.ظ http://http:/www.mohonar.blogfa.com

باز هم نمره زیادی دادی
نگاه فیلمساز به موضوع یکطرفه و شعاریست . کتاب سیلویا پلات در دست مرضیه و تاکید فیلمساز به کتاب با توجه به موضوع کتاب شعاری و یکطرفه نگاه کردن به یک مقوله اجتماعی است . یک فیلم خوب در جشنواره امسال دیدم به نام "آینه های روبرو" که خیلی موفق میشه با دو نگاه به یک مقوله اجتماعی نگاه کنه و کارگردان خودش رو همراه با شخصیتها ببینه .

فکر کنم شما فقط به ارزش گذاریها نگاه می کنی
خودم هم گفتم عیب اصلی فیلمساز شعاری بودن آن است.
اما یک سوم پایانی فیلم را بسیار دوست دارم،تصویری که از تنهایی مرضیه ترسیم شده بود زیبا بود.
نحوه روایت فیلم و رفت و برگشتش در زمان و موتیفی که از مرضیه در انتهای آن کامیون داریم و نمی دانیم کجاست تا اینکه اواخر می فهمیم همه به نظر من با ارزشند..

محسن سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:27 ب.ظ http://www.mohonar.blogfa.com

من کاملا مطلبت را خوانده بودم برای همین تعجب کردم یک فیلمی شعاری چگونه این امتیاز رو میگیره ؟ !!!
معیار امتیاز دهی به فیلمها چه جوریه . نمره سه و نیم به یک فیلم شعاری !!!

یه بخشیش به نظرم شعاری بود اما نه در اون حد که کلیت فیلم شعاری بشه.
بگذریم سلیقه هامون در اینگونه موارد انگار یکسان نیست مثلاً در مورد گربه های ایرانی بهمن قبادی من و شما اصلاً هم عقیده نیستیم(جالبه هر دوی این فیلمها خیلی شبیه همند)شاید شما همش رو شعار می بینید ولی من یه بخش کوچیکیش رو شعار و باقی رو بیان حقیقتی تلخ می دونم..

محسن چهارشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:33 ق.ظ http://www.mohonar.blogfa.com

۱- در مورد کسی از گربه های ایرانی خبر نداره اتفاقا این فیلم و من دوست دارم و با کلیت فیلم موافقم ولی فیلمی جشنواره ای قبول کنیم .
۲- سلیقه های متفاوت با بخث کردن سر موضوعی یا فیلمی میتونه تغییر کنه
۳- این نگاه گراناز موسوی به موضوع نگاه یکطرفه است برای همین شعاری میشه برای اینکه با بتونیم بک فیلم اجتماعی بسازیم باید با دید مساوی نگاه کنیم .

هادی جان تحمل عقاید مختلف و نقد پذیزی را داشته باشیم .
دوستت از تو انتقاد میکند و دشمنت از تو تعریف
موفق و ادامه دار باشی

ممنونم،ما مخلصیم..

Ariazzz یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:21 ب.ظ

خیلی فیلم خوبیه. من که حال کردم.
مخصوصاً تنهایی مرضیه بعد از رفتن پسر...
خوندن موزیک نامجو پشت کامیون عالی بود!

کاملاً موافقم،هم با تنهایی مرضیه بعد از رفتن پسر و هم با نامجو..

دایناسور سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:29 ب.ظ http://1dinosaur.persianblog.ir

سلام
دیدمش
خوشم نیومد
فقط فیلمبرداری خوبی داشت.
برای اینکه خیلی بیرحمانه نشه اینم بگم که شجاعت ساختن چنین فیلمی در این شرایط جای تقدیر داره.
راستی آشا محرابی دیگه نمی خاد کار کنه که این فیلم را بازی کرده؟

نمی دونم والا،من هم تعجب کردم که بازی کرده
داستان و حرفها کمی رو بود اما از نظر غنای تصویری خوب بود یه جورایی همون فیلمبرداری که شما گفتین

ایران جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:55 ب.ظ

فیلمی که دیدیم
یه تصویر از زندگانی آمریکایی بود
اینجا ایرانه سرزمین آریا
سرزمینی که پر از نور خداست
ولی در فیلم همه چیز بود
جز
خدا!

به شدت مخالفم
اولاً که این اواخر نور خدا اینجا از همه جای دنیا اگه کمتر نباشه بیشتر هم نیست
وقتی تنهایی و بی قراری یه انسان به تصویر کشیده میشه یه جورایی خدا هم به تصویر کشیده شده..

سیاه مست سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:13 ب.ظ http://siyahmastan.blogfa.com

به نظر من فیلم یک فیلم کثیفی بود.لجبازی بود مظلوم نمایی و طرف داری بود...
این جامعه هرچند...ولی مرضیه نمی دونست کجا داره زندگی می کنه؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد