فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

هفت دقیقه تا پاییز

هفت دقیقه تا پاییز (1388)

نویسنده(مشترک) و کارگردان : علیرضا امینی

همیشه وقتی میخوام پست بذارم برای نوشتن یک خط از داستان فیلم اسم شخصیتها رو لازم دارم،اگه فیلم خارجی باشه خوب سایت IMDB اسم شخصیتها رو جلوی اسم بازیگران نوشته اما سایتهای داخلی قصه شون فرق داره،اینجا سایت سوره سینما همچین ادعایی داره که بانک جامع اطلاعات سینماییه.خوب ادعا که کاری نداره اما برای نمونه اگه به صفحه اطلاعات همین فیلم هفت دقیقه تا پاییز مراجعه کنید(اینجا) احتمالاً شاخ در میارید چون متوجه میشید محسن طنابنده و حامد بهداد و هدیه تهرانی و خاطره اسدی در فیلم بازی نکردن بلکه نیما شاهرخ شاهی و مهراوه شریفی نیا و چند نفر دیگه تو فیلم بودن.. باعث تاسفه که هیچ نظارتی برای صحت اطلاعات اینگونه سایتها و هیچ تلاشی برای پیشرفت سطح انجام نمیشه،مشخصه دیگه دولتیه..

البته شاید اینجا تهیه کننده فیلم هم مقصر باشه،فیلمی که براش مراسم فرش قرمز پهن شد -که اون هم پر از حرف و حدیث بود مثلاً هدیه تهرانی که شاید بزرگترین ستاره فیلم باشه در مراسم حاضر نشد و گفت چنین قراری با سازندگان فیلم نداشته که خوب احتمالاً هم حق با اون بوده- در مقابل حتی تلاش نشده نام و اطلاعات فیلم در سایت IMDB ثبت بشه.

علیرضا امینی کارگردان خوبیه اما فیلمهاش اون جوهره تاثیرگذاری و ماندگاری رو ندارن شاید هم هنوز فیلم اصلیش رو نساخته،در مورد سکانس آغازین که محسن طنابنده از طناب آویزونه و شیشه هارو میشوره دو نکته به ذهنم میرسه اولی که مثبته مربوط به طبقه ایه که یک نفر در حال استعمال مواد مخدره،در نمایی که مرد رو از پشت شیشه می بینیم طنابنده انگار میخواد با فشار آب شیشه و البته پلیدیها رو پاک کنه این نما خوب و دیدنی از کار در اومده اما اون طبقه ای که زنهای محجبه نشستن موقع دیدن طنابنده پشت پنجره طوری چادرهاشون رو می کشن رو سرشون که انگار یک نفر از طالبان به سراغ زنان بی حجاب افغانی رفته،این صحنه خیلی غیر طبیعی و گل درشت اجرا شده..

- بیا،مغازه دار ما رو دودر می کنه،تو ما رو دودر میکنی،میترا ما رو دودر می کنه..


ارزش گذاری فیلم:

نظرات 3 + ارسال نظر
حسام چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:56 ب.ظ http://hessamm.blogsky.com

درباره این فیلم نقدهای مثبت زیادی خوندم و اصلا گفته شده که یکی از بهترین های سینمای ایرانه. من هنوز فیلمو ندیدم اما از اینکه بهش امتیاز به این کمی دادی تعجب کردم.

ماجرای خاطره اسدی و کارگردان هم بعد از نمایش فیلم خوندنی بود. حتما خبر داری از دعواشون.

امتیاز خیلی کمی هم ندادم،آره خاطره اسدی خیلی جنجال درست کرده بود بعد از پخش فیلم

میثم جمعه 20 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:44 ب.ظ

قرار نبود که ما دو روز نباشیم و تو ده تا فیلم ببینی!
فیلم رو 2سال پیش تو جشنواره دیدم، فیلم بدی نبود اما اونقدرها هم فیلم مهمی نیست...از اون فیلمایی که راحت فراموش میشه!

اما یک نکته ی جالب وجود داشت که هنوز تو ذهنم هست؛
تقابل بازی مصنوعی و پر تاکید و ریاکارانه ی بهداد و بازی درونی و روان هدیه تهرانی به خوبی به کار شخصیت پردازی آمده بود.

با این مطلب که فیلم فراموش میشه موافقم یکی از دلایلش هم اینه که روی یک موضوع یا داستان تمرکز نداره مثلاً اگه تمرکزش روی داستان مادری بود که مرگ دخترش رو نمیتونه قبول کنه شاید با فیلم ماندگارتری روبرو بودیم..

امیر یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:59 ق.ظ http://iran-30nama.mihanblog.com/

فیلم خیلی خوبی نیست.بازی تهرانی و مخصوصا طنابنده رو پسندیدم.و این بحث عدم تمرکزی که به اون اشاره کردید به نظرم درسته و یک ضعف محسوب میشه.پایان فیلم هم خوب نیست.آخه میگن پایان باز نمیگن هر پایان بازی.پایانی که یک مفهومی داشته باشه.نه گیج کننده و بی مفهوم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد