فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

Take The Money And Run

پول را بردار و فرار کن(1969)

نویسنده(مشترک) و کارگردان : وودی آلن

ویرجیل(وودی آلن) یکی از معروفترین،با سابقه ترین و در عین حال بی دست و پا ترین دزدان تاریخ است..

فیلم ترکیبی از ژانر کمدی و فانتزی است.خلاقیت در این فیلم حرف اول را می زند،شیوه خاصی که وودی آلن برای روایت برگزیده بارزترین وجه نوآوری و خلاقیت فیلم است.یک راوی که هیچگاه دیده نمی شود با لحنی جدی- به مثابه فیلمهای مستند زندگی نامه ای- روایت را شروع می کند و درباره خانه ای  که صحبت می کند که ویرجیل در آن به دنیا آمده و عکسهایی از کودکی ویرجیل نیز مشاهده می شود.در ادامه هم مصاحبه هایی را شاهد هستیم که مصاحبه شوندگان رو به دوربین درباره ویرجیل صحبت می کنند؛معلم مدرسه،مربی موسیقی،روانشناس،همبند زندان و از همه مهمتر پدر و مادر ویرجیل که برای شناخته نشدن جلوی در و همسایه با گریم عجیب و مضحکی جلوی دوربین حاضر شده اند.باقی فیلم هم داستانکهاییست از زندگی ویرجیل که همیشه با بلاهت و سادگی اش دزدی می کند،دستگیر می شود، از زندان فرار می کند و حتی عاشق می شود.

فیلم شاید انتقادی باشد از جامعه ای که فردی ساده و منزوی را به یک تبهکار تبدیل می کند.دو تنبیه برای شیطنتها و دزدیهای ویرجیل در فیلم شاهد هستیم یکی زندانی کردن او و دیگری خرد کردن عینک ویرجیل زیر پا.اولی چاره اش فرار از زندان است که ویرجیل با بلاهت تمام گاه در آن موفق می شود و گاهی هم یک باران بی موقع اسلحه صابونی اش را تبدیل به کف می کند(اینها نشان می دهد به هر حال ویرجیل در برابر این تنبیه جامعه تسلیم نمی شود) اما تنبیه دوم (له کردن عینک) که از کودکی شروع می شود( و شاید نمادی از تحقیر و خرد کردن شخصیت ویرجیل باشد) تاثیر متفاوتی بر روی ویرجیل دارد به طوری که در صحنه ای شاهد هستیم ویرجیل هراسان در مقابل دو پلیس خودش پیش دستی می کند و با له کردن عینکش،خودش را تنبیه می کند.

انتخاب یک پایان مناسب برای فیلم یا داستان از مواردیست که تاثیر زیادی در خاطره ای که از فیلم در ذهنمان باقی می گذارد دارد از آن گذشته بسیاری از فیلمها وجود دارند که نقطه ضعف بزرگشان 2،3 دقیقه انتهایی آنهاست(نمونه اش به رنگ ارغوان یا همین پست قبلی My Blueberry..) اما یکی از نقاط قوت فیلم پول را بردار و فرار کن پایان ساده و شیرین و همجنس فضای فیلمش است : ویرجیل که در زندان و در حال مصاحبه است در دیالوگ پایانی فیلم از مصاحبه کننده می پرسد خبر نداری جدیداً قراره بارون بیاد یا نه؟ و اینجاست که می بینیم مشغول ساختن یک تفنگ دیگر از صابون است..


این نخستین فیلمی بود که وودی آلن در آن نویسنده،کارگردان و بازیگر بود.

در پایانی که آلن ابتدا برای فیلمش در نظر داشت ویرجیل در حین فرار از زندان سوراخ سوراخ می شد اما عوامل فیلم آلن را از این پایان تلخ منصرف کردند.

ارزش گذاری فیلم:

لینک فیلم در IMDB

نظرات 4 + ارسال نظر
شیما دوشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:05 ق.ظ http://shimatahaei.blogsky.com

وبلاگ جالبی دارین.
سر میزنم.

ممنون

حسام دوشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:29 ب.ظ http://hessamm.blogsky.com

از روی پست روی فیس بوکت فهمیدم این فیلمو دیدی و می خوای درباره اش بنویسی. منکه کلا عاشق سینمای وودی آلن هستم. اغلب فیلم هاشو دوست دارم و از خلاقیت و نوآوری در روایت و ساختارش لذت می برم.

میله بدون پرچم چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:53 ب.ظ

سلام
من هم از این فیلم خیلی خوشم اومد...

میثم چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:39 ب.ظ

وودی آلن از حیث تعدد فیلم های خوب اش در تاریخ سینما کم نظیر است.
این هم یکی از همان فیلم های دوست داشتنی آلن است. شیوه ی افتتاح داستان و استراژی پیشبرد روایت (همانطور که گفتی) فوق العاده بود.
شوخی های جنسی وودی آلن و شیوه ی هجوآمیزش در نمایش سکانس های معاشقه علی رغم اینکه تقریبا در همه ی آثارش تکرار می شود، اما همیشه جالب اند.
مثلا آن مونولوگ هوشمندانه در مورد سکس:
I think It`s dirty if you do it in the right way
سکانس بازیگوشانه ی بانک هم از آن سکانس های فراموش نشدنی است!

سکانس خوب و به یاد ماندنی در فیلم زیاد وجود داره اما انتخاب من سکانس آینه است یه جورایی این سکانس در کنار سکانس آینه راننده تاکسی از نقاط اوج تاریخ سینما محسوب میشن.
منتها رابرت دنیرو اونجا از دیالوگ استفاده می کرد و اینجا وودی آلن بدون دیالوگ این سکانس فوق العاده رو رقم میزنه..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد