فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

فیلمهایی که می بینیم..

یادداشتهای روزانه درباره فیلمهایی که می بینیم..

طهران؛ تهران

"طهران، تهران" یکی از فیلم های جشنواره فجر امسال بود. یک فیلم اپیزودیک که هر اپیزودش توسط گروهی مستقل تولید شده ( البته قرار بود فیلم 3 اپیزود داشته باشه و بخش میانی توسط مرحوم سیف الله داد ساخته بشه که عمرش به دنیا نبود)

 

اپیزود اول:

                                    "طهران؛ روزهای آشنا"


کارگردان: داریوش مهرجویی

فیلم داستان خانواده ای جنوب شهری است که شب عید سقف خونشون میاد پایین و اتفاقی با یک گروه پیرمرد و پیرزن آشنا میشن و میرن تهران-گردی...

اصلا انتظار چنین فیلمی رو از مهرجویی نداشتم. یک داستان ضعیف، ‌یک فیلم نامه ی ضعیف تر، ‌ خالی بودن فیلم از خلاقیت و بازیگوشی هایی که می تونه فیلم رو جذاب کنه...چیزهایی هستند که هر وقت با هم جمع بشن نتیجه اش یک فیلم خسته کننده میشه و مهرجویی به خوبی این همه عیب و ایراد رو تو یک فیلم دور هم جمع کرده ( اضافه کنید به اینها بازی های نچسب و مصنوعی چندتا پیرمرد و پیرزن رو که به شدت توی ذوق میزنه). به نظرم فیلم فقط برای مخاطب کسالت بار نیست، برای خود مهرجویی هم ساختن چنین فیلمی خسته کننده بوده ، بارزترین دلیلش هم انتخاب دم دستی ترین و پیش پاافتاده ترین روش ها برای دادن اطلاعات به بیننده و پیش بردن داستان است( مثلا بعد از دیدن هر بنای تاریخی تهران یک نفر میپرسه معمارش کی بوده؟‌ و بعد از اینکه عقل کل گروه جوابشو داد، همه با هم میگن حالا بریم بنای بعدی.... و این اتفاق مسخره بعد از دیدن هر بنا تکرار میشه ). برای من که همیشه به آثار مهرجویی با احترام نگاه میکردم دیدن چنین فیلمی قدری غیرمنتظره بود.


اپیزود دوم:

"تهران؛ سیم آخر"

کارگردان: مهدی کرمپور

کرمپور همان کارگردان "چه کسی امیر را کشت؟" است. این یکی داستان یک گروه موسیقی زیرزمینیه(یک گروه راک) که 2 ساعت مونده به کنسرت، مجوزشون برای چندمین بار لغو میشه...

این اپیزود فیلم حداقل از جنبه ی موسیقایی جذابیت هایی داشت (صدای منحصر به فرد رضا یزدانی خیلی به فیلم کمک کرده بود) اما شخصیت پردازی های ضعیف و کلیشه ای به اضافه ی فضاسازی های مضحک و خنده دار خیلی وقتها باعث میشد جدی ترین سکانس های فیلم شدیدا مسخره به نظر برسن. بزرگ نمایی ها و جیغ زدن هایی که توی سینمای ما زیاد دیده میشه،‌ توی این فیلم هم به شکل آزار دهنده ای ملموس بود.

 

*پ.ن : اپیزود اول یک داستان سفید بود و آخر فیلم هم همه چیز به خوبی و خوشی ختم به خیر شد و اپیزود دوم یک قصه تلخ بود با پایانی سیاه. یکی از معدود خلاقیتهای این فیلم تیتراژ پایانی اش بود که صفحه به دو بخش سفید و سیاه تقسیم میشد . قسمت سفید برای اپیزود اول و قسمت سیاه برای اپیزود دوم.

: ارزشگذاری

نظرات 2 + ارسال نظر
مجید جمعه 28 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:21 ق.ظ http://www.amouzesh.blogsky.com

سلام

وبلاگ عالیی دارید موضوع ۲۰تی می نویسی
بروز دوست داشتی یه سر بهم بزن

کورش آریامنش یکشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:24 ب.ظ http://www.arja.blogsky.com

درودهای فراوان به مدیر مسئول محترم:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد