بوتیک
نویسنده و کارگردان:حمید نعمت الله
یه لاک پشت یه عالمه تخم میذاره تو ساحل،اونوقت خیلیهاش که هنوز باز نشدن خوراک حیوونای دیگه میشن،اونایی هم که باز میشن یکی رو مرغ دریایی میخوره یکی رو خرچنگ یکی رو...از اون همه تخم چندتا میرسن دریا که باز معلوم نیست چی سر اونا میاد..
این به نوعی داستان شخصیتهای فیلم بوتیک که از زبان بهزاد(که از دیدن یه فیلم مستند درباره سرنوشت غم انگیز بچه لاک پشتها حالش بد شده) میشنویم.
بوتیک یک فیلم رئال اجتماعیه که برای من جزء بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران به حساب میاد.
دوست ندارم راجع به کل فیلم حرف بزنم چون کم میارم میرم سراغ چند نکته که دوست دارم..
1- شاید خیلیها به بازی گلزار که یک هنرپیشه به اصطلاح گیشه ایه در این فیلم ایراد میگیرن خود نعمت الله چهره سرد و بی روح گلزار رو مناسب این نقش دونسته و نکته جالب در یکی از سکانسهای آغازین فیلمه که دکتر به شوخی سر سفره میگه زن جهان(گلزار در فیلم) میشدم رضا میگه پس به خاطر قیافست؟ دکتر میگه نه من به قیافه اهمیت نمیدم ،رضا میگه پس به خاطر پوله؟دکتر میگه نه مگه جهان پولداره..اینها میتونه با یه شیطنت جواب نعمت الله باشه به کسانی که اونو متهم میکردن گلزار رو به خاطر قیافش و محبوبیتش که پول و گیشه به همراه داره انتخاب کرده.
2-شخصیت اتی در فیلم به زیبایی و دقت تمام پرداخته شده مخصوصا در سکانسی که با جهان برای اولین بار به یه کافی شاپ میرن پرحرفیهای اتی شخصیت پایین شهری و در عین حال رویایی و خیالباف اونو به قشنگی تصویر میکنه.(اسکی،موج سواری،دریای ایران ،دریای خارج و..)
3-حامد بهداد با ایفای نقش کوتاه مهرداد در این فیلم به خوبی در سینمای ایران دیده شد و از طرفی دیگه رضا رویگری هم پس از سالها با ایفای زیبای نقش شاپوری بازگشت موفقیت امیزی به سینما داشت،از نکات قابل توجه فیلم نداشتن هیچ گونه نگاه کلیشه ای به اعتیاده.صحنه ای رو به یاد بیارین که جهان برای بار اول به ملاقات دوستش مهرداد(حامد بهداد)رفته و منتظر اون نشسته تا از اتاقی که مصرف میکنه بیاد بیرون و حالا مهرداد در رو باز میکنه و خیلی کلیشه ای در حالی که سرش پایینه و قوز کزده تلو تلو خوران میاد جلو و یه لحظه جهان نگران دوستش میشه و مخاطب نگران فیلم که یهو مهرداد میخنده و راست وامیسته و به جهان تعارف میکنه بیاد با هم حال کنن و وقتی جهان قبول نمیکنه میگه دوتا دود،فقط دوتا دود دیگه بگیرم میام.و اینجا فیلم نه تنها یه تصویر کلیشه ای از معتاد رو نشون نمیده بلکه رفتار و میل سیری ناپذیر به مصرف رو هم در مهرداد و هم در شاپوری و هم اون نوازنده گیتار که قوزک پای خدابیامرز اصلانی! رو میزنه نشون میده.
4- دندون درد اتی یکی از بهترین نکات گنجونده شده در فیلمنامست که بارها هم درام رو به جلو میبره و هم بارمعنایی داره.اولین بار جایی اتی دندونش درد میکنه که از نوشیدنیهایی میخوره که به گمانش آدمای پولدار تو خارج لب دریا زیر اون چترهای گنده میخورن و همینجاست که دندونش به شدت درد میگیره و یه جورایی فیلم میخواد بگه اتی خوردن این چیزا و آرزو کردن و دنبالشون رفتن برات گرون تموم میشه.در حقیقت دندون درد اتی یه جور نماد از دردیه که روح و روان اتی تحمل میکنه درد بدبختی،فقر،پایین شهر،قبرستون،توسری خوردن و...که برای این درد راهی که پیدا کرده فرار از خونه و رفتن به خارج و خواننده شدن و خیالبافیهای بچگانست.در این بین جهان سعی داره علاوه بر بردن اتی به دندانپزشکی مشکلات اون با هم اتاقیهاش و حل کنه و ترتیبی میده که خانوادش بعد از جلسه دندانپزشکی بیان و ببرنش.اما در مقابل شاپوری میاد دندون کرم خورده رو بی حس میکنه(موقتا مشکل پول اتی روبا بهایی گزاف حل میکنه) و باقی ماجرایی که با اتی پیدا میکنه..
5- صحنه پل عابر پیاده :بازی زیبای گلشیفته، دیالوگهای زیباتری که نوشته شده ، کاگردانی زیبا با اون جامپ کاتها روی گلشیفته و در نهایت ترکیب تمام اینها سکانس فراموش نشدنی رو به وجو میارن که ختم میشه به کله بیرون از تاکسی اتی که صداش هنوز روی تصویره که میگه از همتون بدم میاد..
ارزشگذاری فیلم :
سکانس پل فوق العاده بود.
بوتیک یکی از فیلمایی بود که من واقعا براش گریه کردم!
http://mymadhouse.blogsky.com/1388/05/18/post-514
اینجام ازش نوشتم
یکی از بهترین های تاریخ سینمای ایران.
موافقم